چرا یک طبیعیگراییِ بسنده باید انگارههای هنجاریِ جوهری را در خود بگنجاند؟
کلمات کلیدی:
طبیعیگرایی لیبرال, طبیعیگرایی علمی, انگارههای هنجاری, تبیین علمی, تفسیر, علوم اجتماعی مبتنی بر مدلچکیده
هم نوع علمگرایانه و هم نوع غیرعلمگرایانۀ طبیعیگرایی منکر آن هستند که ارزشها، دلایل و معانیای که به عنوان معیارهای هنجاری فهم میشوند، بخشی از محتوای تبیینهای علّی و موضوعاتی برای تحقیق علمیاند. این دیدگاه ناشی از این فرض هرمنوتیکی است که مقولههای هنجاریِ جوهری که حیات انسان را میسازند فقط میتوانند نوعی کارِ تفسیری داشته باشند و به این ترتیب نمیتوانند بخشی از تبیینهای علمی باشند. با این حال، با ظهور علوم اجتماعی مبتنی بر مدل، نیروی این فرض در حال تضعیف است. در این مقاله، من استدلال میکنم اگر علم یگانه فعالیتی است که میتواند فهمی کامل از جهان انسان به دست دهد، نسخۀ مناسبِ طبیعیگرایی باید بهگونهای باشد که اهمیت تبیینی معیارهای هنجاری را در خود بگنجاند. برای رسیدن به این هدف، من از سه مدل مبتنی بر عامل (ABM) در مطالعات علوم مربوط به اعتیاد کمک میگیرم تا نشان دهم هنجارهایی که از تفسیرِ ارزشها، دلایلِ کنش و معانیِ زندگیِ معتادان در سطح فردی أخذ میشوند برای مکانیسمهای اجتماعیِ تبیینیای که بهنحوی دینامیک پدیدههای تبیینخواه را ایجاد میکنند، ناگزیرند. سپس با شرح بیشتر این استدلال نشان میدهم نسخههای غالب طبیعیگرایی یا دچار تناقضاند یا پیشپاافتادهاند. با توجه به این نتیجۀ غیرمنتظره، مسلماً نیازمند تلقیای بسندهتر از طبیعیگرایی هستیم که بهجد بتواند هنجاریت جهان انسان را لحاظ کند.