پیشینیانگاری و خوریسموس افلاطونی در خاستگاه تمایز هستیشناختیِ هایدگر
کلمات کلیدی:
«خوریسموس», «امر پیشینی», «روشنگاه», «ایدة خیر», «تعالی»چکیده
در این نوشتار کوشیده میشود با پیگیریِ نقد خوریسموس افلاطونی به اندیشة متأخر هایدگر، نشان داده شود که تمایز، تقدم و تعالیِ رویدادِ روشنگاه یا خودِ وجود نسبت به وجودِ موجود و فهم وجود، به مثابة خاستگاه تمایز هستیشناختی، چه ضرورتی برحسب مسألة پدیدارشناسی، یعنی امکان ظهور و پدیداریِ پدیدار دارد. این ضرورت از سه منظر، نخست با تفسیر تمایز و تقدمِ روشنگاه، ذیل جایگاه امر پیشینیِ پدیدارشناختی در اندیشة متقدم و متأخر هایدگر و رجوع او به نظریة یادآوری افلاطون بررسی میشود؛ سپس با بررسی تفسیر هایدگر از نظریة ایدهها و به ویژه، ایدة خیر افلاطون در سه دورة فکری هایدگر، جدایی و تعالیِ روشنگاه از وجود و ظهور، و بر این اساس، سرانجام پوشیدگی و دسترسناپذیریِ روشنگاه در پیوند عمیق آن با تمثیل خورشید و غار افلاطون نشان داده میشود، پیوندی که باید آن را در تقابل با موضعِ خودِ هایدگر متأخر دربارة آموزة حقیقت افلاطون، برجسته ساخت.