ابنعربی و نظریة کسب اشاعره و خلق معتزله
کلمات کلیدی:
ابنعربی, نظریة کسب, اشاعره, خلق افعال, معتزلهچکیده
بیشتر متکلمان اشعری در مسألة نحوه انتساب افعال به انسان، نظریه کسب را برگزیدهاند؛ هرچند پیش از آنان برخی از معتزله مانند نجاریه و ضراریه نیز به انحایی از این نظریه اعتقاد داشتهاند. در مقابل، عموم معتزله و بهویژه جبائیان آدمی را خالق افعال خویش میدانستند. ابنعربی ضمن اذعان به دشواری مسألة کسب یا خلق اعمال انسان، بارها به بررسی و داوری در مورد نظریة کسب و خلقِ اعمال پرداخته است. هرچند ابنعربی دلایل عقلی و نقلی معتزله بر خلق افعال را تأیید میکند، اما نظریه کسب را نیز مستند به عقل و شرع میداند و بعضی از ابعاد هر دو نظریه رقیب را میپذیرد. او در موارد بسیاری به نقد هر دو نظریه پرداخته و البته دیدگاه خویش را به اشاعره نزدیکتر میداند. غفلت از انتساب افعال به خدا ضعف عمده دیدگاه معتزله است که با توحید حقیقی سازگار نیست، اما نظریة کسب نیز از جهت نفی تأثیر قدرت انسان در فعل ارادی نادرست است؛ زیرا مستلزم نوعی شرک خفی و شهود نکردن قیومیت خداوند بر افعال است. بدینسان تبیین معتزله و اشاعره از نحوة انتساب اعمال به انسان در مراتب پایین توحید درست است اما توحیدِ اهل عرفان و باطن، از این هر دو فراتر میرود.