تبیین کثرت و وحدت وجود در اندیشة عینالقضات همدانی بر اساس طور عقل و طور ورای عقل
کلمات کلیدی:
کثرتوجود, وحدتوجود, قدیم, حادث, ظاهر, مظهر, طور عقل, طور ورای عقلچکیده
از آرای عینالقضات همدانی در وجودشناسی دو تلقی کثرت وجود و وحدت وجود قابل استنباط است. تلقی اول در جایی مطرح میشود که وی برای اثبات وجود واجب، وجود را به قدیم و حادث تقسیم میکند. لازمه این تقسیم، پذیرش کثرت در وجود است؛ اما تلقّی دوم آنجا مطرح میشود که وی هستی را منحصر در وجود حق میکند و او را یگانه مصداق حقیقت وجود میداند. در این تلقّی، کثرات هیچ شأنی جز مظهر بودن حق نداشته و ذاتاً معدوماند. از اینرو، رابطه حق با آنها نه ارتباط دو وجود با یکدیگر بلکه رابطه ظاهر با مظهر بوده و در نتیجه غیریت و کثرت در وجود نفی میشود. امّا با توجه به تمایزی که عینالقضات بین طور عقل و طور ورای عقل قائل میشود، میتوان کثرت وجود را ناظر به طور عقل و وحدت وجود را ناظر به طور ورای عقل دانست، یعنی او از حیث معرفتشناختی به دو نحو سخن میگوید نه از حیث وجودشناختی.