بررسی تطبیقی سهگانه های حکمت اسلامی و عرفان مولوی
کلمات کلیدی:
اصل تشکیک, تزاید, مولوی, حکمت اسلامیچکیده
در راهِ تبیینِ شوون سه گانه الهی، سهگانههای مختلفی طرح شده است که حکمِ مراتبِ یک حقیقت واحد را دارند؛ سهگانههایی نظیرِ: 1. دنیا، برزخ، آخرت.2. ملک، ملکوت، جبروت. 3. ماده، مثال، عقل. 4. زمان، دهر، سرمد.5. اسلام، ایمان، احسان. 6. شریعت، طریقت، حقیقت. 7. علمالیقین، عینالیقین، حقالیقین. و... مولوی نیز در عرفانِ خود برای تبیینِ شووونِ الهی از سهگانههای زیادی - هم برگرفته شده از منابع اسلامی و هم متناسب با ادبیاتِ ادبی و عرفانی خود – بهره برده است. مقاله حاضر در پی آن است در وهلهی اول مهمترین سهگانههای مطرح شده در عرفانِ مولوی را - با رویکردِ تطبیق با حکمتِ اسلامی – فهرست و تبیین نماید؛ و در وهلهی دوم این مساله را پاسخ دهد که چرا نمیتوان هر سهگانهای را به مجموعهی یاد شده اضافه کرد؟ پاسخ این سوال مهم به اصلِ وزین تشکیک در فلسفهی اسلامی باز میگردد؛ مطابق این اصل تنها سهگانههایی که باهم رابطهی طولی دارند و در واقع یک حقیقت با سه مرتبهاند میتوانند در زمرهی مراتب یاد شده باشند؛ یعنی سهگانههایی که وحدت و در عینِ حال تمایز و کثرتِ تشکیکی بینشان حاکم است؛ از این مبحث شاهدی برای وحدتِ معنایی در عینِ کثرتِ صوریِ علومِ اسلامی هم میتوان استخراج نمود. یعنی جانمایهی عرفان و حکمتِ اسلامی یکی است اما هر کس به زبان خود صفت حمد او میگوید «بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه».