بررسی معانی حق در فلسفه ابنسینا
کلمات کلیدی:
حق, حقیقت, صدق, مطابقت, علم حصولی, علم حضوری, شهودچکیده
فارابی حق را به سه معنا مورد استفاده قرار داده و ابنسینا نیز به تبع او همین معانی را برای حق در نظر گرفتهاست. دو معنای وجودی و یک معنای معرفتشناسانه. حق به معنای وجود مطلق (دائم) و وجود بالفعل و حق به معنای صدق. قول یا اعتقاد (حکم) را هنگامی که مطابِق واقع است صادق و هنگامی که واقع مطابَق با آن است حق مینامند. فلاسفه مسلمان بالاتّفاق مطابقت را به عنوان ملاک صدق در نظر گرفتهاند. ضمناً ابنسینا از بُعد عقل عملی نیز برای حکمت، شأن عملی قائل است. عدالت به عنوان رکن اصلی عقل عملی است و او در حکمت عملی حق را ملاک عدل گرفتهاست. با وجود آنکه ابنسینا رویکرد استدلالی را در فلسفه اخذ کردهاست اما بهنحوی نگاهی اشراقی و عارفانه نیز دارد. سومین لحاظی که حق نزد ابنسینا مورد توجه قرارگرفته بُعد شهودی و عرفانی حکمت است. ابنسینا در کنار اعتقاد راسخ به علم حصولی (مبتنی بر صورت ذهنی) به علم حضوری قائل است. نزد شیخ حق وجه وجودی نیز دارد، پس با اعتقاد به علم حضوری است که حق با بُعد معرفتشناسانه اتّصال و به معنای دقیقتر اتحاد مییابد.