نقد و بررسی رویکردهای بینیازی وجود خدا از استدلال
کلمات کلیدی:
بینیازی از استدلال, شهودگرایی, فطرتگرایی, ایمانگرایی, معرفتشناسی اصلاح شده, معرفت پیشینی خداچکیده
شناخت خدا، دغدغه اصلی انسانهاست و بشر از دورههای اولیه تاکنون، برای رسیدن به این هدف، راههای گوناگونی را رفته است؛ از شناخت شهودی و تزکیه دل تا معرفت عقلی و استدلالی. اما استدلال عقلی که یکی از راههای اساسی معرفت بشری است، همواره مورد نقد و نظر قرار گرفته است. برخی، باور به اثبات وجود خدا را نیازمند استدلال عقلی دانستهاند؛ در حالی که دیگران، وجود خدا را بهخاطر فطری بودن و یا به دلایل دیگر، بینیاز از استدلال عقلی دانستهاند؛ بهطوری که مؤمنان در ایمان خود، بدون برهان نیز موجه و معقول خوانده شدهاند. فرضیه بینیازی خدا از استدلال را میتوان در رویکردهای ایمانگرایی، معرفتشناسی اصلاح شده، شهودگرایی و فطرتگرایی جستجو کرد؛ اما با نگاهی توصیفی- تحلیلی، به این نتیجه میرسیم که: ایمانگرایی با اشکالات متعددی مواجه است و نمیتواند بینیازی وجود خدا از استدلال را موجه سازد. شهودگرایی تنها برای جمع خاصی مقبولیت دارد. معرفتشناسی اصلاح شده، مؤمنان را در اعتقادشان موجه مینماید. تنها بر مبنای فطرتگرایی از نوع معرفتپیشینی، میتوان وجود خدا را بینیاز از استدلال دانست.