معرفت‌‎شناسی به‌مثابۀ هنجاری ایدئال: تأملی بر انتقادات سهروردی به معرفت‌شناسی سینوی

نویسندگان

    مصطفی زالی استادیار گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران

کلمات کلیدی:

سهروردی, ابن‌سینا, ذات‌گرایی, معرفت‌شناسی

چکیده

دریافت کلاسیک مشائی از معرفت در پیوند با ذات‌گرایی است: جهان خارج را ذواتی ساخته‌اند که به درک عقل انسان درمی‌آیند؛ از این رو معرفت عبارتست از درک ذوات معقول. این دریافت واقع‌گرای قوی از معرفت، با انتقاداتی در تاریخ فلسفه و خصوصاً عصر جدید مواجه شده که اصل واقع‌گرایی معرفتی را به چالش می‌کشد. در کنار چالش‌های جدید پیش روی ذات‌گرایی، یکی از مهم‌ترین انتقادات وارد بر این دیدگاه، از جانب سهروردی مطرح شده است؛ مطابق نقدهای سهروردی به ابن‌سینا، ادراک انسان اولاً بر اساس مواجهۀ حسی با عالم خارج شکل می‌گیرد و ازاین­رو درک ذات نامحسوس اشیاء امکان‌پذیر نیست و ثانیاً نمی‌توان هیچگاه به این یقین دست یافت که تمام ذات به ادراک انسان درمی‌آید؛ از این رو دریافت ذات‌گرا از معرفت امری ناممکن است؛ علاوه­بر این خود ابن‌سینا در مواضعی منسوب به او، امکان درک ذات حقیقی اشیاء را امر صعب تلقی می‌کند. ازاین‌رو به نظر می‌رسد که علی‌رغم دریافت اولیه، پذیرش واقع‌گرایی ذات‌گرا از معرفت، توان تبیین معرفت را ندارد. در این مقاله استدلال می‌شود که پاسخ به این چالش در گروی فهم سرشت معرفت‌شناسی کلاسیک است: معرفت‌شناسی کلاسیک به دنبال ترسیم وضعیتی ایدئال از معرفت است که همواره معرفت بالفعل انسانی را در نسبت با این ایدئال ارزیابی می‌کند. از این رو گرچه درک ذوات معقول اشیاء امری صعب محسوب می‌شود، ولی یک ایدئال معرفتی است که معرفت بالفعل بشری همواره در نسبت با آن سنجیده می‌شود.

دانلود

چاپ شده

۱۴۰۳/۰۹/۱۰

ارسال

۱۴۰۳/۰۴/۱۵

بازنگری

۱۴۰۳/۰۶/۲۹

پذیرش

۱۴۰۳/۰۷/۲۱

شماره

نوع مقاله

مقالات