رویکرد معرفتی به انواع طبیعی زیستی
کلمات کلیدی:
انواع طبیعی, گونه های زیستی, ذات گرایی, استقرا, معرفت شناسیچکیده
از مقومات مفهومی انواع طبیعی، بویژه در نسبت با موجودات زنده، ایدۀ ذاتگرایی بوده است. نظریۀ تکامل اما با طرح تلقی تازهای از گونههای زیستی ذاتگرایی را در دامنۀ زیستشناسی عمیقا به چالش کشید. در این مقاله با هدف تحلیل نسبت انواع طبیعی و ذاتگرایی به سراغ ریشههای رجوع فیلسوفان به ایدۀ انواع طبیعی خواهم رفت و نشان خواهم داد خاستگاه طرح این ایده اساسا خاستگاهی معرفتی، یعنی حل مشکلات استقرا، بوده است. در این تحلیل، ذاتگرایی در شکل قوی آن شرطی اضافی برای انواع طبیعی خواهد بود، زیرا برای اینکه یک استقرا معتبر باشد نیازی به درونی بودن ویژگیهای پایۀ استقرا نیست. با این حال ذاتگرایی در معنایی ضعیفتر همچنان لازم است، یعنی باید ویژگیهای پایۀ استقرا در تمام افراد نوع مشترک باشند تا تعمیم استقرایی را تضمین کنند. ثمرۀ تضعیف ذاتگرایی امکان به دست دادن مفهومی یکپارچه از انواع طبیعی برای علوم مختلف -زیستی و غیر زیستی- است.