متافیزیک عمل در اندیشه ابنعربی
کلمات کلیدی:
ماهیت عمل, عرضیت عمل, جوهریت عمل, زوال عمل, بقای عمل, نفس, ابنعربیچکیده
مطابق قول مشهور تا عصر ابنعربی، عمل، عرض است و فناپذیر. این تحقیق به طور مشخص به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا ابنعربی این رأی را پذیرفته، یا سخنی تازه به میان آورده است. بدین منظور در رویآوردی مستقیم، به فحص و بحث از تعابیری پرداخته میشود که وی مشخصاً در آنها به ماهیت عمل اشاره کردهاست. در این تحقیق روشن میشود که اگرچه ابنعربی در توصیف متافیزیکی عمل، ادبیات فلسفی-کلامی زمانه خویش را به کار میگیرد، اما فهم متفاوتی از آن دارد که به دیدگاهی که بعدها حکمت متعالیه در این باب عرضه میکند نزدیکتر است. به باور او، اگر مراد از عمل، حرکات و سکنات مادی باشد، عارضی، فناپذیر و زائل شدنی است؛ اما عمل حقیقی، رخدادی باطنی است که ناگزیر با حقیقتِ نفس مسانخت دارد.