ارسطو، کانت و وحدت مسأله متافیزیک
کلمات کلیدی:
متافیزیک خاص, متافیزیک عام, ارسطو, کانت, امر نامشروطچکیده
این مقاله میکوشد توأمان به دو پرسش مهم نسبت به متافیزیک پاسخ گوید: الف) آیا متافیزیک دانشی ناظر به اصول کلی موجودات است یا از موجودی خاص به نحو انضمامی نیز پرسش میکند؟ ب) آیا متافیزیک در معنای کانتی آن نوعی گسست از متافیزیک ارسطویی است ؟ برای پاسخ به این دو پرسش نخست با استناد به متون ارسطو نشان داده میشود که مسئلۀ متافیزیک اولاً با جستار از اصول کلی موجودات آغاز میشود ولی، در ادامۀ این جستار، به پرسش از موجودی خاص یعنی امر نامشروط (اندیشۀ خوداندیش) گره میخورد. بنابراین، دانشِ ناظر به اصول کلی موجودات همان دانش به موجودات برین است. پس از تبیین سرشت متافیزیک ارسطویی، با بررسی متون کانت روشن خواهد شد که، برخلاف باور مشهور، نزد کانت نیز همواره تبیین موجودات به پرسش از امر نامشروط گره میخورد. بنابراین، متافیزیک نزد ارسطو و کانت همواره در پیوند با امر نامشروط است.