بررسی چگونگی اطلاق «موجود» بر موجودات از دیدگاه فارابی
کلمات کلیدی:
فارابی, ارسطو, موجود, موجودات, مقولات, موجود اولچکیده
از دیدگاه ارسطو، موضوع مابعدالطبیعه یعنی «موجود»، نه بر اساس اشتراک معنوی و نه بر اساس اشتراک لفظی بلکه به طریق «نسبت به چیزی» بر موجودات اطلاق میگردد. به عبارت دیگر «موجود»، نه به گونهای یکسان بلکه به تقدم و تأخر بر موجودات حمل میشود. اولین اطلاق «موجود»، جوهر است و بقیه موجودات به جهت نسبتی که با آن دارند موجود خوانده میشوند. تأمل در آثار فارابی نشان میدهد که فارابی در اطلاق «موجود» بر موجودات به تشکیک سینوی دست نیافته و به تبع ارسطو، اطلاق موجود بر موجودات را نه بر اساس اشتراک لفظی میداند و نه بر اساس اشتراک معنوی. از دیدگاه فارابی، موجود، به یک معنا و به طور یکسان بر مقولات حمل نمیشود؛ بلکه بنابر تقدم و تأخر بر آنها اطلاق میگردد. این تقدم و تأخر بر اساس نیازمندی و یا استقلال مقولات در وجود است. علاوه بر این، به نظر میرسد فارابی در آثار خود از الگوی ارسطویی این نوع حمل یعنی حمل موجود در سطح مقولات، فراتر رفته و آن را در سطح طولی یعنی حمل موجود بر موجود اول و ثوانی و سپس سایر مخلوقات نیز بیان میکند.