تحلیل انتقادی کمال نهایی انسان از منظر ابنسینا
کلمات کلیدی:
علم النفس, کمال نهایی, سعادت, ابنسینا, عقل مستفادچکیده
کمال نهایی انسان در هر نظام فلسفی بر پایه دیگر نگرشهای انسانشناختی آن تصویر میشود. این مقاله برپایۀ مبانی نفسشناختی ابنسینا، دیدگاه وی در کمال نهایی را تبیین و تحلیل کرده، برخی کاستیهای آن را خاطرنشان میکند.دیدگاه ابنسینا در مسئله سعادت مبتنی بر دیدگاههای نفسشناختی وی است. 1. بنا بر روحانیۀ الحدوث بودن نفس، جوهر انسان، عقل مجردی است که در ارتباط با بدن جسمانی حادث میشود؛ 2. ابنسینا منکر حرکت جوهری است. در نتیجه ذات انسان نیز تغییر تدریجی ندارد. 3. ارتباط صورتهای ادراکی عقلی با نفس مدرِک، از نوع اتحاد عرض و جوهر است؛ 4. نفس عاقل هرگز با عقل فعالی که مفیض این صورتهای ادراکی است، اتحاد نمییابد.بهاعتقاد ابنسینا، نفس با عبور از مراتب سهگانه عقل هیولانی، عقل بالملکه و عقل بالفعل، در نهایت به مرتبه عقل مستفاد میرسد که همه کمالات علمی از عقل فعال به وی افاضه میشوند.دیدگاه ابنسینا مستلزم آن است که ذات ابنسینای فیلسوف تفاوتی با ذات وی در بدو تولد نداشته باشد. اشکالات ابنسینا بر حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول و اتحاد نفس با عقل فعال قابل پاسخند و با پذیرش این مسائل، راه برای تکامل ذاتی نفس هموار میشود.