مسأله منشأ و اجتناب‌ناپذیری متافیزیک در فرامتافیزیک: مطالعه‌‌ موردی دیالکتیک عقل محض بر پایه‌ تفسیر مارکوس ویلاشک

نویسندگان

    سید محمد حسن آیت الله زاده شیرازی * گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی h_shirazi@sbu.ac.ir
    پوریا پناهی دانشگاه شهید بهشتی

کلمات کلیدی:

پرسش‌پذیری متافیزیک, ضرورت گرایی و امکان گرایی, کانت, دیالکتیک استعلایی, مارکوس ویلاشک, ریچارد رورتی

چکیده

هدف این نوشتار این است که این پرسش را که چرا انسان‌ها، تقریباً به طور لاینقطع، پرسش‌های متافیزیکی طرح می‌کنند به عنوان پرسشی درجه-دوم در فرامتافیزیک پیش بکشد و نشان دهد که یک فرامتافیزیک بالغ، بدون بحث از «منشأ و وجه پرسش‌های متافیزیکی» که از آن به پرسش‌پذیری متافیزیک تعبیر می‌کنیم، نه تنها از تبیینِ برآمدن و باز-برآمدنِ این پرسش‌ها نزد انسان‌ها عاجز خواهد بود بلکه در متعین‌کردن پرسش‌های متافیزیکی نیز خام‌دستانه عمل خواهد کرد. در این راستا ابتدا می‌کوشیم چارچوبی نظری برای مواضع بدیل ممکن در باب پرسش‌پذیری را ترسیم کنیم و در انتها به عنوان یک مطالعه موردی، بر اساس تفسیر مارکوس ویلاشک از نقد عقل محض، فرامتافیزیک کانت را نمونه‌ای معرفی خواهیم کرد که چارچوب نظری مذکور در آن قابل ردیابی است و نشان خواهیم داد که بواسطه‌ی همین توجه، فرامتافیزیک کانت در نسبت با دیگر منتقدان متافیزیک، از خصلتی دو‌لایه برخوردار است. در مورد نقد کانت بر متافیزیک باید جور دیگری اندیشید.

دانلود

چاپ شده

۱۴۰۱/۰۳/۳۱

شماره

نوع مقاله

مقالات