تأملی در باب نظرگاه عارفان خراسان و الزامات هستی‌شناسانه آن با تکیه بر میراث عرفانی بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی

نویسندگان

    مجتبی اعتمادی نیا * دانشگاه فرهنگیان/ پردیس زینبیه/ گروه معارف etemadinia@gmail.com

کلمات کلیدی:

عرفان حوزه خراسان, هستی‌شناسی, تفکر شاعرانه, آن‌سوباوری

چکیده

تأمل دقیق‌ و عمیق‌ در میراث برجای مانده از عارفان خراسان حکایت‌ از آن دارد که این میراث عرفانی را می‌توان مصداقی از تفکر شاعرانه و فراخوان وجود برای مأواگزیدن در مأمن زبان به شمار آورد؛ تفکری که در آن، موجودات زیر سایه قاب‌بندی‌های ذهن فاعل شناسا قرار ندارند و لاجرم عرصه گشوده و مسطحی را مهیا می‌سازند که در آن، دیدار وجود صورت می‌بندد و موجودات چنانکه بایسته است ارج نهاده می‌شوند. شاعرانگی، بکارت زبانی، برآسودگی از مفهوم‌اندیشی‌های متافیزیکی و آن‌سوباوری، مهمترین ویژگی‌های این شیوه تفکر به شمار می‌روند. از منظر عارفان خراسان، هستی و همه شئونات و اطوار آن صرفاً مُلک طِلق خداوند و بلکه با او هم‌هویت است. از این‌رو، عارف خراسانی به جای التفات به هستی، به حقیقت هستی که ذات خداوند است رو می‌آورد. هستی نزد عارف خراسانی به جای آنکه در پرتو تفکر بازنمودی به مثابه یک معقول ثانی فلسفی محل توجه نظری واقع شود، به مثابه روشنای حضوری فراگیر که وقوع همه اشیاء از او مایه می‌گیرد، متعلَق تجربه عارف قرار می‌گیرد.

دانلود

چاپ شده

۱۴۰۱/۰۳/۳۱

شماره

نوع مقاله

مقالات