یک دیدگاه نوپدیدارگرایانۀ قوی دربارۀ طبیعی‌گرایی: تصویری یکپارچه بدون فیزیکالیسم

نویسندگان

    کریم‌خان کیراچ * دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه بوگازیچی، استانبول، ترکیه kerimcankirac@gmail.com

کلمات کلیدی:

وحدت علم, فروکاهش‌گرایی, فیزیکالیسم, ذهن, نوپدیدی قوی, طبیعی‌گرایی

چکیده

طبیعی‌گرایی نوعاً با دیدگاه فیزیکالیستی درهم‌تنیده شده است. از سوی دیگر، فیزیکالیسم در وضعی نیست که بتواند حالات کیفی پدیده‌های ذهنی را توضیح دهد. مسألۀ دشوار آگاهی به‌نظر مرزی معرفتی است، چنانکه ما حتی واجد هیچ دستگاه مفهومی‌ای نیستیم که به وسیلۀ آن این امکان را داشته باشیم که حالات ذهنی را در آینده در چارچوب فیزیکالیستی توضیح دهیم. این موضوع به نسخه‌ای از تکثرِ علّی/هستی‌شناختی راه می‌برد، از این حیث که به‌نظر ممکن نیست بتوانیم همه چیز را با عوامل یکسان تبیین کنیم، ولو اینکه جهان به‌نحوبنیادین متشکل از یک جوهر واحد باشد. اگر تکثر از حیث تعدد سطوح تبیین علمی لازم باشد، استدلال من این است که نوپدیداریِ قوی، در مقام چهارچوبی متافیزیکی، بهترین نامزد برای توضیح این واقعیت است. من به دو دیدگاه فیزیکالیستی عمده، یعنی دیدگاه کیم و سایدر، می‌پردازم. کیم نشان می‌دهد فیزیکالیسم غیرتقلیلی پروژه‌ای شکست‌خورده است، حال آنکه فیزیکالیسمِ سایدر که یک سطح بنیادینِ کامل و محض را مسلم می‌گیرد، موجب می‌شود پدیده‌هایِ سطح بالاتر (شامل واقعیت ذهنی) از حیث متافیزیکی بی‌اساس شوند. در رابطه با آراء کیم و سایدر، تلاش من این است که دیدگاه خودم را بپرورانم. طبق دیدگاه من فیزیکالیسم وقتی تا حد غایی دنبال شود، دروناً تقلیلی و نهایتاً ناتوان از توضیح واقعیت ذهنی است. تأکید من بر این نکته است که اینهمان دانستنِ علّیِ مغز و ذهن مبتنی بر نوعی برش زدنِ دلبخواهی جهان است، یعنی توصیفی از جهان که نمی‌تواند درونیِ طبیعت باشد. اینها دلایل اصلی من است که نتیجه بگیرم طبیعی‌گراییِ بازنگری شدۀ ما باید از فیزیکالیسم جدا شود و پذیرای تکثر علّی/هستی‌شناختیِ نوپدیدارگراییِ قوی باشد بی آنکه فریفتۀ دوگانه‌انگاریِ جوهر شود.

دانلود

چاپ شده

۱۴۰۱/۰۳/۳۱

شماره

نوع مقاله

مقالات